ترنم باران جملگی ما عاشقان بارانیم خدايا ! همه را خدايي، تا دوست كه باشي !
خدايا ! گاهی به خود مي نگرم، مي گویم از من زارتر کیست؟
مي انديشم به آن زمان كه مرا از مشتي خاك آفريدي
گاهی به تو مي نگرم، مي گویم از من بزرگوارتر کیست؟
مي انديشم به آن زمان كه از روح بزرگ خود دميدي
خدايا ! هنگاميكه مي آفريدي عيب مرا هم مي ديدي و چنين مرا برگزيدي
خدايا ! تو ما را ضعیف خواندی از ضعیف چه آید جز خطا،
و ما را جاهل خواندی از جاهل چه آید جز جفا
اي سزاوار كرم و نوازنده عالم، من را در سايه لطفت قرار ده
و جز به فضل خود مسپار كه تو گنجينه فضلي
الهي ! اگر تن مجرم است، دل مطيع است و در حال و هواي پر زدن
نسیمی دمید از باغ دوستی، دل را فدا کردیم
بویی یافتیم از خزینه ی دوستی، بپادشاهی بر سر دو عالم ندا کردیم
خبري از مشاهده جمال تو رسيد، دل را در فضاي طلب تو به پرواز درآورديم
خدايا ! گر زارم، در تو زاريدن خوشست، و گر نازم به تو نازيدن خوشست
خدايا ! نداي ابراهيمي ام را بشنو و مرا پاك گردان و برگزين،
همان گونه كه در روز آفرينش برگزيدي
خدايا ! مرا دوست خود بدار و هم جوار بودن در كنارت را نصيبم گردان
الهي ! همه را خدايي، تا دوست كه باشي !
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب نويسندگان پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|